عصر ایران؛ مصطفی داننده- قرار بود دیشب آخرین قسمت سریال «زیر پای مادر» یا همان خلیل کبابی معروف این شبهای مردم پخش شود. سریال به پخش نرسید و بعد یک ساعت نشان دادن گل و بلبل، شبکه یک به مخاطبان اعلام کرد آخرین قسمت این سریال امشب پخش خواهد شد.
پخش نشدن آخرین قسمت خلیل کبابی باعث شد بازهم به این نتیجه برسیم که ما ایرانیها دقیقه نودی هستیم. اصلا گویی دوست نداریم کارهای خود را با برنامه و هدف دار پیش ببریم.
تقریبا تمام ایران میدانند شبکههای صداوسیما در ایام ماه رمضان سریال پخش خواهند کرد. این یعنی اینکه تلویزیون میتواند و میتوانست سریال مناسبتی خود را چند ماه قبل از ماه رمضان بسازد. آنها نساختند و این باعث شد آخرین قسمت یک سریال پربیننده به پخش نرسد.
البته این ویژگی تنها منحصر به صداوسیما نیست. در بین تمام ایرانیها رواج دارد. مثلا در ایام انتخابات سیاسیون ایرانی سعی میکنند تمام کارهایی را انجام ندادهاند را انجام دهند. کارهایی که میشد در ماهها و سالهای قبل از انتخابات آن را انجام داد.
دانش آموزان و دانشجویان میتوانند ماهها قبل از آغاز امتحانها درسهای خود را مرور کنند اما تقریبا همه جویندگان علم و نمره درس خواندن را به روزهای امتحان موکول میکنند و تبدیل به شبهای امتحانی میشوند.
معمولا کسانی که وام میگیرند در صورت داشتن پول هم علاقه دارند در آخرین ساعت از آخرین موعد پرداخت وام، بدهی خود را پرداخت کنند.
حتما دچار دندان درد شدهاید. بسیاری از ما حاضر هستیم این درد را تحمل کنیم ولی به دندان پزشک نرویم. درست زمانی که امید به حفظ دندان نیست و دندان تقریبا به صورت کامل خراب شد آنوقت به یاد دندانپزشک میافتیم و از او میخواهیم دندان را ما به وضعیت اول برگرداند. این در حالی است که اگر با همان درد اول به سراغ دکتر میرفتیم نه درمان سختی داشتیم و نه دندان خود را از دست میدادیم. با چند دقیقه مشکل درد ما حل میشد.
البته گاهی هم پیش میآید ما این رسم را کنار بگذاریم. خوشبختانه بعد از سالها که دقیقه نود به جام جهانی میرفتیم اینبار با مدیریت کارلوس کیروش، دو بازی مانده به پایان مسابقات بدون گل خورده راهی روسیه و جام جهانی شدیم. اتفاقی که تنها برای روسیه به عنوان میزبان و برزیل به عنوان اولین تیم صعود کننده اتفاق افتاد.
کم کم باید این رسم را کنار گذاشت. کم کم باید از داستان دقیقه نود خارج شد. باید از زندگی پر استرس دور شد و زندگی عادی را تجربه کرد.
(سریال میکاییل) وغیاث(سریال پشت بام تهران ) وخلیل کبابی این سریال هر سه یه نفرن پریوش نظریه هم که همون مدینه چند سال پیشه نقشهای تکراری دیالوگهای تکراری وکلیشه ای و قلمبه سلمبه اه بسه دیگه بابا هر چی نویسنده وکارگردان خوبه از سیمای میلی فراری دادن در عوض کنترات دادنش به چند نفر
دست کیروش درد نکنه ولی اصلاً نچسبید . هیچ هیجانی نداشت . تیم اول گروه و بدون گل خورده و ۲ هفته زودتر از اتمام بازیها . نه تحلیلی نه انتقادی نه تخریبی ، نه روی اعصاب بازیکنان تیم ملی رفتنی ، که کیروش باید چیکار میکرد و کیو بازی میداد و کلی پول گرفته و مایلی کهن و دکتر ذلفقارنسب و ... چند ماه هیجان انگیز را ازما گرفت این آقای مربی .
آیا کسی اینجوری توو خونه و خیابوون حرف میزنه؟
اه
حالمون بد میشه از بس که گفتید و شنیدیم این جمله رو
ساعت چند بود ؟
از كي شروع شده بود ؟
همه اينا رو گفتم چون ميدونم چيزي رو براي سريال هاي آبگوشتي صدا و سيما از دست ندادم .
واقعاً اولویت جامعه ما مطرح نمودن و جاانداختن چنین عشق عاشقی هایی که شاید نه ممنوع، اما نامتعارف و ناپسند است؟
از تکرار قسمتهای گذشته و تبلیغات فراوان و اختصاص نیمی از وقت فیلم به "آنچه گذشت" و "آنچه خواهید دید"، دیگه واقعا نمیشد 30 قسمت بشه!!! قسمت نشد!!!
یادش بخیر اون زمان که کارها به اما و اگر و ابر و باد و مه خورشید و فلک می رسید گه همه دست بدست هم بدن که ما بریم جام جهانی چقدر تز می دادن چقدر ارنج میکردن تیمو. چقدر روحیه می دادن.
یادش بخیر
الانه هیچی دیگه نمیتونن بنویسن.
انتقاد که وارد نیست تعریف هم که حدی داره.
در مورد سريال دو ريالي شبكه يك هم كه همون بهتر كه ما اصلا نديديم صدا و سيما فقط مسابقات ورزشي و شبكه آموزش مسابقه قند پهلو، بقيه شبكه ها كلا تعطيله وارزش وقت تلف كردن رو نداره!
عيدتون مبارك:)